مثنوی معنوی1 (بشنو از نی چون حکایت می کند)

 

گفتیم حال که ما به حسب ظاهرـ که حکم بر آن باید راند!ـ از اصحاب عرفان و یا بهتر بگویم از اصحاب محققان و پژوهندگان طریقتیم نشاید که سخن کم گوییم ازاوتاد و اقطاب ـ که پیشوایانند مر سالکان راـ. در این مسیر فرض دیدیم بر خود سخن گفتن از مولوی و شاهکارش مثنوی را.

نیازی نیست چندان سخن گفت درمورد مولوی و مثنوی، چه طالبان معرفت این صدف و گوهر را می شناسند، هر چند اندکند افرادی که معرفتی کامل به ان داشته باشند که به قول خود مولوی "هو اصول اصول اصول الدین."

TinyPic image

بنا براین گذاردیم هر از چند صباحی(!) داستانی و ابیاتی از مثنوی ارمغان آوریم و آغاز را ازاغاز آوردیم. 

در صورت توان و توفیق حق تعالی در مواردی از شروح معتبر نیز نقل خواهد گشت.

به امید اینکه این عمل کوچک، طریقی بزرگ برروی سالکان حقیقت و طالبان معرفت بگشاید.

م.ا.محب علی    

بشنو از نى چون حكايت مى‏كند            از جدايى‏ها شكايت مى‏كند 

  ادامه مطلب...

ادامه نوشته

خداحافظ ای ماه خوب خدا ..

خداحافظ سحرهای دلهره    غروبهای اشتیاق

خداحافظ  ربنا

خداحافظ  سبحانک یا لا اله الا انت ...

 

تو می روی اما من همینجا می مانم !

پشت خاطره ی ربنا تواخذنا ان نسینا ....

تا فراموش کنم آن همه تپیدنهای قلبم !

آن همه زمزمه ..

تمام آن رازهای مگو  . . .

و ..

و تمام عشق ورزیهای بی مثل رمضانی که رفت !!

 

وقت خداحافظی دلها نرم می شود . . .

از همین حالا دعا می کنم که مرا فراموش نکنی ..

                                                           که فراموشت نکنم!!

خداحافظ  . . .     و سلام !

 

سلام می کنم  به آغوش دست گیریت که ماندنیست!

 و به مهربانیت که ته ندارد  . . .