ثبت است بر جریده عالم دوام دزد!


ثبت است بر جریده عالم دوام دزد!

دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران!

عجب اسم پر مسمایی.

راستش این اسم برای کسانی که در این دانشکده زیست کردند اسمی ست بی مسما! بدون هیچ ابهت و جاذبه ای. مثل یک درخت بی فایده. (البته مراد استادان، مدرسان و دانشجویان و کارمندان نیستند!) اینجا بدون شک پر از ایراد هست و بوده اما چند چیز خوب داشت (یاد پل می افتم!) که یکی از آن چیزهای خوب امنیت بود. حال عرض می کنم چرا بود.

افراد حواس پرتی مثل نگارنده که خودشان را هم به سختی پیدا می کنند بعد از 6 سال زیست در اینجا تقریبا چیزی را گم نمی کنند! اگر هم جای بگذارند فردایش دفتر امور کلاسها، پیش دوست گرامی آقای غلامی.

خیلی راحت.

می توانستی کیف و لپ تاپ و... را بگذاری در کلاس 309 و بروی بوفه و 3 ساعت بعد بیایی.

این امنیت را کارمندان با سایقه نیز تایید می کنند. هفته پیش این قاعده در ذهن من به هم خورد. با ربودن کیف دوستی که ایشان هم 6 سالی اینجا زیست کرده.

شاید بگویید النادر کالمعدوم (هرچند اخبار می رسد که واحد را کثیر می کند) اما باز با تسامح و گذر از این وقتی به ساختار اداری رجوع می کنیم چه می بینیم؟ چه خوب! دوربین های مدار بسته!!!! فکر کنید! دزد یافت شد! می روی در آن اتاق مخوف و دزد را در حین سرقت می یابی!

انتظار داری فردایش کیف و مدارک و پول را بدهند و دزد را حداقل از این محیط بیرون کنند. اما انگار خبرهای دیگری هست! مسئولان می گویند با دزد صحبت کن و یک جوری با زبان نرمش کن! تازه می گویند فیلم در ایران مدرک نیست!

چند نکته از این داستان!

1. اولا که مگر این دانشکده صاحب ندارد؟!

2.  ثانیااگر فیلم مدرک نیست پس این دوربین ها را با هزینه نجومی برای چی نصب کردید؟ آیا تمام اداره ها و مراکز دوربین ها را بدون دلیل نصب می کنند؟ یا.... (بنگرید مورد پایین)

3. یا نصب می کنند که مچ دانشجو را بگیرند. وقتی یک دانشجو به زعم شما مرتکب اشتباهی شود زود حراستی می شود و التماس دعا!


* کارمند های قدیم الهیات بسسیاری رفته اند. به خصوص بخش خدماتی. الان قدر آنها را می دانیم. نا شکر بودیم.

** کیف هنوز پیدا نشده است! هرچند واقعا مهم نیست. مهم آن امنیتی بود که نیست.

*** اگر اینجا نقدی می نوسم برای علاقه به دانشگاه تهران و دانشگده الهیات است و جز از سر درد چیزی ننگاشته ام.

**** این بیت هم از شیخ اجل برای اهل نظر: اگر ز باغ رعیت خورد کند سیبی/ برآورند غلامان او درخت از بیخ!

***** یاد آن حکایت سعدی افتادم. حکایت آن پارسایی که نیم شب دزدی را خانه می بیند و در می یابد که دزد چیزی نیافته و مغبون راه بیرون رفتن را دارد پیش می گیرد. مرد پارسا گلیمی که بر آن خفته بود را در سر راه دزد می اندازد که آن دزد بی روزی نباشد. حواسم به فتوت و گذشت و جوانمردی هست اما...(رجوع کنید پایین)

****** اما واقعا دزد هم دزدهای قدیم. مادر بزرگم از مادرش نقل می کرد که دزدی به خانه ای رفت و اسباب را جمع کرد. کیسه ای پیدا کرد. برای آن که بفهمد که در آن چیست و ارزشش را دارد که بدزد یا نه (شب هم بود) انگشت بر آن زد و چشید. طعم نمک! نمک طعام بود. دزد با خود حدیث کرد که من "نمک گیر" اهل این خانه شدم و دزدی از ایشان خیانت است. افسوس...

درگذشت فرزند دکتر علمی

انا لله و انا الیه راجعون


درگذشت دوشیزه علمی دختر گرامی دکتر علمی، مدیر محترم گروه ادیان و عرفان دانشگاه تهران خبری بود که تمامی دانشجویان و استادان این گروه و چه بسا گروههای دیگر الهیات را متاثر کرد.

جدای ارادت این جانب به استاد علمی، امروز بر من ایمان این مرحومه مکررا اثبات شد. در این لحظات و این شب _که شب اول قبر نامش می نهند_ از صاحب این ماه عزیز خواستاریم که امشب را اولین شب آرامش این دوشیزه مومنه قرار دهد و صبری جمیل را به خانواده آن مرحومه عطا گرداند.

ضمنا مراسم ختم آن مرحومه در روز دوشنبه 1391/03/22 ساعت 18:30 الی 20 در مسجد نور میدان فاطمی برگزار می گردد.



بدون شرح!








فتح الله مجتبایی*، غلامعلی حدادعادل، حجت الاسلام سید محمود دعایی در جایزه فتح الله مجتبایی، شهرکتاب

* هرچند علم دین شناسی در این مرز و بوم سابقه هزار ساله دارد ( از ابوریحان و....) اما فتح الله مجتبایی اگر پدر علم ادیان آکادمیک در ایران نباشد، پدر خوانده آن هست! خداوند حفظش کند.

جزوه تاریخ تصوف 2 دکتر جوانی (کارشناسی ارشد ادیان و عرفان)


((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


امید است این آخرین پست از سنت امتحان نگاری نفـــحـــاتــــ باشد.

با عرض پوزش از مخاطبین غیرهمکلاسی.

در مورد جزوه هم متاسفانه مجال تکمیل و ویرایش این جزوه را نیافتم..

پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/ آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد!

فایل word * را از اینجا دریافت نمایید. (kb80)


* پس از 30 بار تلاش موفق به آپلود شدم!

جزوه مسیحیت دکتر علمی (کارشناسی ارشد ادیان و عرفان)

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))

در ادامه سنت امتحان نگاری، جزوه مسیحیت دکتر علمی در مقطع کارشناسی ارشد را در وب قرار می دهم. البته فکرکنم این جزوه علاوه بر همکلاسی ها به کار دیگر دوستان و علاقه مندان مسیحیت نیز خواهد آمد.

تاخیر هم به دلیل آماده سازی و ویراش این جزوه بود.

امید است به کار آید.

یا علی

م.ا.محب علی

فایل pdf+  را از اینجا دریافت کنید. (461kb)

فایل rar (حجم کمتر) را از اینجا دریافت کنید. (340kb)

چاپ این صفحه


جزوه و خلاصه نویسی درس ایران باستان دکتر زروانی


((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


فکر کنم در این 5 سال او در باب امتحانات چیزی در نــفـــحـــاتـــ ننگاشته ام، اما این بار امر دوستان را اجابت کردم.

دوست گرامی (ع.)* چندی روزی زحمت کشیدند و خلاصه ای از چندین کتاب را برای امتحان ایران باستان کارشناسی ارشد ادیان و عرفان آماده کردند. امید است که دوستان را به کار آید.

البته یادآور شوم که این خلاصه اشاره وار است. همچنین متناسب با سبک شاعرانه مانی وار گنوستیک* ایشان.

به امید موفقیت همه دوستان در این آزمون و آزمون های دیگر زندگی.

فایل را از اینجا دریافت کنید.

م.ا.محب علی


* مراد علیه السلام نیست! مختصر نام ایشان است.

* البته به ریشه های غیر گنوسی اندیشه مانی تا حدی واقفم! آن کس که تاج  گل.....

علوم انسانی به عنوان زنگ تفریح!

نام: ...

نام خانوادگی:....

رشته کارشناسی: مهندسی مکانیک، IT، برق!!!

کارشناسی ارشد: ادیان و عرفان، فلسفه، تاریخ، ادبیات.

نیازی نیست که به نقد نظام آموزشی کشور بپردازم چون در حال حاضر نظام آموزشی نداریم! چند دانشگاه داریم البته اگر بتوانیم نام دانشگاه بنهیم!

در این نوشتار به اختصار نقد دانشجورا می کنیم. البته درست است که ریشه در نظام آموزشی باید جستجو شود اما نظر این است که نظام آموزشی به معنی حقیقی نداریم. (یاد اصلاح نامهای کنفسیوس افتادم! خدایش بیامرزاد)

آقای یا خانم X!

روی سخن با شماست. شما که انقدر باسوادی! اینقدر می فهمی! اینقدر رشته با کلاس خوندی! مهندس جان! چه شد که هوای علوم انسانی کردی؟

درد معنا داشتی؟ به دنبال حقیقت بودی؟ به دنبال آن بودی؟ از فنی و مهندسی خسته شدی؟ یا هزار دلیل دیگر؟

مهندس جان! علوم انسانی که زنگ تفریح نیست! شغل که داری، کلاس که داری، سواد هم هیییییی...

درد معنا داری؟ چند راه داری:

الف. هیئت

ب. سخنرانی مذهبی

ج. جلسات حافظ خوانی

د. کلاس های مهندس طاهری یا ایلیا م رام ا...!

مهندس جان! علوم انسانی که قلیان نیست هر وقت خواستی چاق کنی و حالی ببری و بعد هم هیچ...

درسته که انگار هیچ کسی متولی این علوم نیست اما وا.. با.. علوم انسانی علمه! روش دارد، اصول دارد، باید پوست بندازی تا بفهمی! هرچی فکر کنی سخته سخته سخته.

مهندس با 32 واحد به درجه کارشناسی ارشد نائل می شی و بعدشم دکترا ان شاءا... . بعد هم...

اما مهندس علوم انسانی اینی که من و تو می خوانیم نیست!

منشور کوروش دیدی، حس وطن پرستی بهت دست داده، از شیمی پا شدی اومدی تاریخ؟؟؟؟؟!!!!!!

الهیات! سخنرانی دکتر شریعنی شنیدی در تاکسی؟ حس سوربن!

ادبیات هم فقط مشاعره نیست!

شکر خدا به دلیل تنبلی ما علوم انسانی هابا 30% زبان رتبه می یاری و قبولی روزانه!

مهندس! حوصله و مجال سخن بیش از این نیست. اما تو رو به هر چی دوست داری اگر واقعا دغدغه علم و پژوهش نداری نیا اینجا. علوم انسانی خیلی جدیه. خیلی!

مهندس! علوم انسانی به اندازه کافی دشمن دارد در این کشور، جان عزیزت تو دیگر نه...

مهندس عیسی به دین خود و موسی به دین خود!

مهندس جان رو سر بنه به بالین....

اسلامی کردن علوم انسانی 1

 

 

 

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))

 

((اِنَّ لِرَبکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))
 

 

گاهی باید نوشت! از سر درد.

 

چندی  پیش شندیم که دکتر اعوانی جای خود را به یکی دیگر از استادان داده اند. خوب پویایی در این حوزه ها همیشه نیاز بوده و مدیران باید جایگزین شوند. اما چند لحظه پیش نام رییس جدید موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه را دیدم. دکتر عبدالحسین خسروپناه. این روایت را در اینجا یافتم. دوستانی که فهمیدند چرا از سر درد که هیچ اما آنان که متوجه نشدند نگاهی به آثار علمی دکتر اعوانی و دکتر خسروپناه بیندازند تا درد مشترک داشته باشیم.

خوب خواندید حالا:

همراه شو عزیز! همراه شو عزیز!

کین درد مشترک

هرگز جدا جدا

درمان نمی شود!

نه!  نیازی نیست.

انتظار خبری نیست مرا.

خوب برگردیم به رزومه کاری. مولوی فرماید:

آن یکی پرسید اشتر را که هی

از کجا می آیی ای فرخونده پی

گفت از حمام گرم کوی تو

گفت خود پیداست از زانوی تو!

خدایش بیامرزد که سخن از زبان ما گفته است.

بحث بحث اسلامی کردن علوم انسانی است. من نیز بدون تعارف موافقم. اما راهکار آیا این است؟

آیا ما تا قرائت درستی از علوم انسانی غربی نداشته باشیم می توانیم علوم انسانی به روایت اسلامی را عرضه کنیم؟ و الله اعلم.

حال موسسه فلسفه کجاست؟

آدرسش را که از سایت موسسه بیابید. آنچه من یادم است ولیعصر، خیابان نوفولو شاتو، کوچه آراکلیان.

اما انجمن مکانی بود که در سال 1353 به همت سید حسین نصر و برخی از افراد حکومت پهلوی دایر شد.

این انجمن (که به موسسه تغییر نام داد.) همواره محل رفت و آمد بزرگان فلسفه، حکمت، دین شناسی، عرفان، کلام و دیگر علوم انسانی و اسلامی بود. البته گرایش غالب با تفکر سنت گرایان و جاویدان خرد بوده که خود شبه روایتی اسلامی از علوم انسانی و به نحوی منتقد علوم اسلامی به روایت غرب است.

 تاریخچه انجمن را اینجا بخوانید.

بزرگانی چون هانری کربن، ویلیام چیتیک، آیت الله محقق داماد، دکتر دینانی، دکتر اعوانی، دکتر عالیخانی و... در انجمن حضور داشته اند.

حال در یک فرآیند این موسسه تغییراتی اساسی کرده و یک روحانی جوان و احتمالا جویای نام این سمت را بر عهده گرفته. ضمن آرزوی موفقیت برای ایشان تسلیتی به همقطاران خود عرض می کنم. ما را در غم خود شریک بدانید. شاید یکم تند روی کنم اما توصیه می کنم گزارش تصویری مراسم تودیع را در کنار این عکس از اعضا و مدیران انجمن ببینید.

 

این نکته را عرض کنم که من مخالف استفاده از نیروهای متعد و جوان د حوزه علوم انسانی نیستم که هیچ، شدیدا هم موافقم اما آیا دکتر اعوانی متعهد نبودند؟ آیا در این مدیریت به تجربه نیاز نیست؟ آیا دکتر خسروپناه برای مدیریت پژوهشگاه مناسب تر نیستند؟ آیا از میان اعضای جوان تر انجمن نمی توان مدیری انخاب کرد؟

آیا حتی در صورت نیاز به تغییر نمی توان از یک روحانی دیگر استفاده کرد؟ نه از ایشان که از منتقدان شدید جاویدان خرد هستند و من خودم انتقاد نه چندان پرمبنای ایشان را در دانشکده فنی دانشگاه تهران دیدم.

بگذریم...

من هموراه به دوستان تاکید کردم که مد نظر داشته باشیم که بسیاری از علوم انسانی غربی و نظریه بزرگان این علوم در بافتاری مسیحی - غربی یا سکولار-غربی و یا بافتار هایی از این دست پروش یافته و نمی توان آن را به تمامه برای جامعه ایران تجویز کرد. بومی سازی علوم ضرورتی ست اجتناب ناپذیر اما اسلامی کردن علوم انسانی باید بر مبانی آکادمیک باشد تا مقبول جهانیان افتد و گرنه چیزی نیست جز محصور کرن جامعه علوم انسانی کشور در معیاری منحصر به فرد.

افسوس...

التماس دعا

یا علی

 

پراکنده گویی در مورد رشته ادیان و عرفان 1


رشته مطالعات ادیان هرچند در جهان غرب به صورت آمادمیک مثل دیگر علوم انسانی دیر متولد شد اما زود جای خود راباز کرد. در بسیاری از دانشگاههای معتبر دنیا از Soas گرفته تا هارواد و آکسفورد و دانشگاه آزاد برلین و سوربن و... به نامهای نزدیک به هم و رویکرهای مختلف کرسی های ادیان رشد و نمو کردند. ایران اسلامی هرچند که به یک معنا در رویکرد شبه آکادمیک ( در تعریف مدرن) با بزرگانی چون ابوریحان سرآغاز ادیان تطبیقی است اما این رشته به صورت مستقل در سالیان اخیر در دانشگاهها قوت یافت. البته نه به صورت امتداد یک سنت مطالعاتی ایرانی بلکه به عنوان ترجمانی از دین شناسی آکادمیک غرب. پیش و پس از انقلاب اسلامی بزرگانی چند درحوزه ادیان قلم زدند. از سید حسن تقی زاده و محمد محمدی گرفته تا عبدالحسین زرین کوب و  فتح الله مجتبایی و مجتهد شبستری و  دیگر استادانی که خواه در گروه ادیان و خواه گروههای تاریخ، ادبیات، فلسفه و.. با رویکرد علمی به مطالعات ادیان یا مطالعات اسلامی و عرفان پرداختند.

پس از انقلاب مراکز اصلی دانشگاهی ادیان دانشگاههای تهران، مشهد، تبریز، کاشان و سمنان بودند که در دوارن اخیر دانشگاه ادیان و مداهب به آنها اضافه شد. البته مراکزی چون گفتگوی تمدن ها و گفتگوی ادیان و دایرة المعارف ها و بنیاد های ایران شناسی و علوم انسانی نیز در این حوزه قدم هایی برداشته اند.

ضمن قدردانی از تمام بزرگوارانی که در حوزه مطالعات ادیان زحمت کشیده اند می خواهم انتقادی کوتاه به شرایط موجود مطالعات ادیان کنم.

هرچند در طی  این سالیان زحمات بسیاری توسط دلسوزان اندیشه و فرهنگ صورت گرفته اما در هیچ یک از حوزه های تالیف و ترجمه کتاب و مقالات علمی و پژوهشی و دیگر حوزه ها در حد و اندازه هایی که باید نبودیم. این مشکل را می توان به کل علوم انسانی کشور تعمیم داد که در این مقام بحثش نیست.

ما در این حوزه حتی ترجمه های  کم داریم چه رسد به تالیفات ارزشمند.

خبری از سمینارهای تخصصی در این رشته نیست. استادان گویا بی حوصله کنار کشیده اند و دانشجویان افسرده تر از همیشه به فکر شغلی برای آینده هستند. شغلی که ربطی به رشته شان نخواهد داشت! مجله های تخصصی ادیان بسیار کم هستند و آنچه هست کم بار است. در عرصه های جهانی هیچ نامی ازدانشگاه های ایران نیست و سخنی در دین شناسی زده نمی شود.

نمک نشناسی است که در این میان دوباره ذکر خیری از استادان گرامی ادیان نکنم. شاید در یک تقسیم بندی ساده باید سه دسته استاد ذکر کرد:

یک دسته از استادان گرامی واقعا دانش بالایی دارند و تالیفاتی هم دارند که به دلیل کمبود امکانات (!) یا عدم توجه کافی به این رشته نتوانسته اند آنچنان که باید در این حوزه فعالیت کنند.

دسته دوم استادانی که دانش کافی ندارند اما ادعایی هم ندارند. این دسته از استادان هرچند دانشی ندارند اما قابل تحملند. البته  این دسته نادرند.

دسته سوم که حجم کمی هم نیستند استادانی هستند که هرچند بهره ای از دین شناسی ندارند اما خود را در سطح ماکس مولر می پندارند.

ادامه دارد...

به شاخ نباتت قسم!

 
هوالحی الذی لایموت


در شبستانهای تاراندود این معبد
گرچراغی برنمی افروزی ای زائر
کورسوی شمع نذر رفتگان را پا منه برسر
به یاد استاد انوشه روان
محمود روح الامینی
 عکس را  سال 1386 در منزل استاد از ایشان گرفتم.
 تقدیم شد.

استاد محمود روح الامینی درگذشت.

متن بالا از اشعار استاد روح الامینی است که استاد ابراهیم موسی پور فرستادند.

ما نیز یاد این استاد فقید را گرامی می داریم و فقدانش را به جامعه علمی کشور تسلیت عرض می نماییم.

برای خواندن شرحی درباره استاد بنگرید:

http://fa.wikipedia.org/wiki/محمود_روح‌الامینی

 ساعتی پیش نیز خبر درگذشت استاد گرامی ایرج افشار را شنیدیم. ایرج افشار مردی بود که هر کس سراغی از فرهنگ، ادب، هنر، تاریخ و... ایران گرفته باشد به نسخه شناسی و کتاب شناسی او برخورده است.

روح هر دو بزرگوار شاد، یادشان گرامی. خدایشان بیامرزد.

 

 

موسی پورنامه! (معرفی یک وب)



((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))

((اِنَّ لِرَبکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))



موسی پورنامه راه اندازی شد.
این وبلاگ توسط محب! در سرور بلاگر گوگل راه اندازی شده است.
موسی پورنامه اطلاعاتی در مورد استاد ابراهیم موسی پور و کتب و آثار ایشان به دست می دهد.
بخش بسیار مفید این وبلاگ قسمت مقاله است. در این قسمت گزیده ای از آثار استاد ابراهیم موسی پور که در طی سالیان در مجلات و دایرة المعارف های مختلف به چاپ رسیده است برای استفاده پژوهشگران و دانشجویان به صورت pdf+ قرار داده شده است.

مقالات درموضوعات مختلفی چون ادیان، عرفان، تاریخ اسلام، تاریخی اجتماعی اسلام و... نگاشته شده است.
شما به دیدن این وبگاه دعوت می کنیم:        www.mousapour.blogspot.com

معرفی کتاب ((مقدمه ای بر پژوهش دین عامیانه))



((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


((اِنَّ لِرَبکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))

 

کتاب ((مقدمه ای بر پژوهش دین عامیانه)) چاپ شد.

این کتاب مجموعه مقالاتی است که استاد ابراهیم موسی پور گزینش و  ترجمه کرده است.

کتاب دین عامیانه اولین اثر منسجم در این رشته کمتر شناخته شده دین شناسی در زبان فارسی است.

دکتر قربان علمی مدیر گروه ادیان و عرفان تطبیقی دانشگاه تهران در آغاز اثر اشاره ای به مطالعات دین عامیانه کرده اند.

در این کتاب مقالاتی از پ.هـ. وریهوف، چارلز هـ لانگ، ویلیم ا. کریستین، ژاک واردنبورگ، رافائل پاتای و تنی چند از دیگر پژوهشگران مطرح در حوزه دین عامیانه گزینش شده است.

((مقدمه ای بر پژوهش دین عامیانه)) در 187 صفحه و به قیمت 3900 تومان توسط نشر جوانه توس به چاپ رسیده است.

انجیل به روایت متی


((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


((اِنَّ لِرَبکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))



پس از چندی کاری مفید در نفحات انجام گرفت.

متن صوتی انجیل متی (یا بهتر انجیل به روایت متی) که استاد موسی پور در اختیار ما گذاشتند را در سایت قرار دادیم.

این متن در اصل برای دانشجویان درس متون ادیان به زبان خارجه 2 ( ترم 8) است، البته امیدورام دیگر دوستان علاقه مند هم بهره ببرند.

لازم به ذکر است که در این بخش باب های 1 تا 8 را قرار داده ام، که دانلود راحت تر باشد.

در ضمن فایل زیپ به صورت mp3 است. حجم فایل هم 20MB است.

فایل را از اینجــــا دانلود کنید.

موفق باشید.

اين حسين توست!

به نام خدا

 

 

 

همایش دو روزه این حسین توست

روز دوم:

شب شعر مشق آب

با حضور استاد عبدالجبار کاکایی

و شاعران برگزیده همایش

زمان: سه شنبه ۱۷الی۲۰

مکان: خیابان ۱۶ آذر؛ باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران.

حضور براي عموم آزاد است.

كانون انديشه صفير

یک نکته! نقدی بر سیاستهای فرهنگی1

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


خوشبختانه خبر رسید که دو تن از کارمندانی که ذکرشان در ذیل رفت قرار است در قسمتهای دیگر دانشگاه (نه اداره امور فرهنگی) جذب خواهند شد. هر چند نقد بر سیاستهای فرهنگی پابرجاست اما از نظر تعدیل نیروها ذکر این نکته ضروری بود.

التماس دعا


نقدی بر سیاستهای فرهنگی1_اخراج کارمندان و کارشناسان امور فرهنگی

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


نفحات جایی است برای سخن از علم و فرهنگ!

هرچند در نفحات روال بر این نبوده که از مشکلات سیاستهای اجرایی فرهنگ سخن بگوییم اما این بار احساس مسئولیت می کنم که چند خطی بنگارم که تنها نوشته شده باشد!

امروز پس از یک ماه که در سفر بودم به کانون اندیشه صفیر در باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران رفتم.

با تجربیاتی که من و دوستان در محیطهای فرهنگی و فوق برنامه دانشگاه داشتیم باشگاه را بهترین مکان یافتیم. هر چند مدیریت از بالا سختگیریهای غیر موجه می کند اما مدیران باشگاه و کارمندان همگی علاقه مند به برنامه های فرهنگی-دانشجویی هستند و با اغلب عشق و علاقه فعالیت می کنند.

امروز باشگاه دیر باز شد. داخل باشگاه همه غمگین بودند .و گاه مزاحهایی _که همه تلخ خند به همراه داشت_ می کردند. اما غم مشخص بود. سخن از اخراج و رفتن بود هم  جناب مهندس و هم آقای نورایی حرفهایی زدند اما من متوجه نشدم. تا خانم جمشیدی آمدند و کامل بیان کردند.

تعدادی از کارمندان باشگاه اخراج شدند! چرا؟

 چون بودجه نیست!

آقای عبدالمالکی(مسئول انجمن های علمی) که بیش از 15 سال تجربه دارند و واقعاً  به کارشان علاقه دارند.

خانم نایبی(مسئول نشریات)

خانم حسینی (مسئول صدور کارت بین المللی)

خانم جمشیدی(مسئول کانون ها) واقعاً برای ما زحمت کشیدند و در تمامی برنامه های کانون ها به خصوص کانون انیشه صفیر حجم زیادی از کار بر عهده ایشان بود. بعد از آمدن ایشان کانون ها کم کم داشت سر و سامان می گرفت. کانون قرآن، کانون موسیقی و فیلم دوباره داشتند تشکیل می شدند. جلسات منظم شده بودند و به دنبال جشنواره کانون ها بودیم! ( زهی خیال باطل!)

همه اخراج شدند!

اینها فقط اخراجی های بخشی از اداره کل امور فرهنگی است!

تعداد دیگری از کارمندان و کارشناسان اداره کل هم اخراج شدند.

خبر جالب دیگر هم تعطیلی مر کز آموزشهای فرهنگی و هنری دانشگاه تهران (واقع در چهار راه ولیعصر است)  است! این مرکز هم به زودی تعطیل می شود. تمامی کلاسهای زبانهای خارجه، موسیقی، نقاشی، طراحی و دهها کلاس دیگر در این مرکز برگزار می شود.(کم کم باید گفت می شد!)

برای کسی مثل من که در گوشه و کنار دانشگاه بوده است و نیز حتی کسانی که تنها به دانشگاه می آیند و می روند پرواضح است که بهانه  کمیود(نبود!) بودجه بازیچه ای قدیمی است که اگر صادق هم باشد نشان از بی کفایتی مسئولان دانشگاه و متولیان امور فرهنگی کشور(نه همه آنان بلکه کسانی که صاحب قدرت هستند) دارد.

صرف نظر از اینکه اخراج کارمندان (در فاصله زمانی کوتاه پس از انتخابات ریاست جمهوری) چه ضربه ای به ایشان و خانواده هایشان می زند، اینگونه اعمال و کارهای بسیار از این دست عدم توجه کافی مسئولان را به مباحث فرهنگ و اندیشه و دین و نیز ایرادات سیاستهای فرهنگ و اندیشه کشور را می رساند. فرهنگ و اندیشه ای که انقلاب اسلامی ما مولود این زوج است.

فرهنگ و اندیشه ای که دلیل بعثت انبیاء و مایه سعادت انسان است.

به امید اینکه روزی فرهنگ ایرانی -اسلامی باز هم به روزهای اوج بازگردد و شاید حتی از آن فراتر رود.

م.ا.محب علی

سخن بگویید تا شناخته شوید!

 

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))

 

اوایل اسفند ماه یا شاید اواخر بهمن ماه بود. تازه با وبلاگ نویسی آشنا شده بودم. با وجود انکه سالیان بود که از اینترنت استفاده می کردم اما چیزی زیادی از بلاگ نمی دانستم و برای کارهای ساده زمان زیادی وقت می گذاشتم. در راه اندازی وبلاگ دوستان بسیار کمک کردند.
نام وبلاگ را  erfan-85 گذاشتم تا مکانی باشد که هم کلاسی های من(دانشجویان ادیان و عرفان دانشگاه تهران ورودی 85) مقاله بنویسند. برای همه به تفکیک نام کابری و رمز عبور انتخاب کردم. حتی در این کار هم تمام دقتی که داشتم را به کار بردم.

در ابتدای کار شروع به جستجو در نهج البلاغه کردم این حدیث را نیکو یافتم برای آغازِگفتن:

((تکلّموا تعرفوا٬فانّ المرءمخبوء تحت لسانه))

 (سخن بگویید تا شناخته شوید٬ زیرا که انسان در زیر زبان خود پنهان است.))[ترجمه نهج البلاغه٬محمد دشتی٬حکمت ۳۹۲]
پس از گذشت چند هفته بعضی از دوستان همچون م.شریعتمداری، ف.سرآبادان، م.نصر شروع به بلاگ نویسی کردند. 
بسیار خوب کار می کردیم. بعضی از بازدیدکنندگان مانند ر.کنعانی شگفت زده شده بودند از اینکه آیا واقعاً بچه های الهیات اینقدر فعال شدند!
حدود خرداد ماه بود که تصمیم گرفتم که دامنه ir خریداری کنم.  دیوان حافظ را باز کردم. اسامی زیبای زیادی یافتم. با دوستان مشورت کردم ونام زیبای نفحات انتخاب شد. نامی که در زندگی من تاثیر زیادی گذاشت.
در نفحات گفتگو شد، بحث شد و شاید دعوا شد اما نفحات حداقل برای من پنجره های جدیدی باز کرد به روی تعامل و نگارش.
نفحات  برای من شاید سزرمین کوچکی بود که بی پروا از علایق خود بگویم و بدانم دوستانی دارم که  حرفهایم را می خوانند و نقد می کند. من در نفحات بسیار چیزها یاد گرفتم!
 غیر از دوستان یاد شده تقریباً هیچ کدام دیگر از هم کلاسیها(جز معدود درحد 1 پست) چیزی ننوشتند. با وجود اصرار من. شاید به خاط ایمانشان بوده است و شاید... . 

هر چند نگارندگان اصلی وبلاگ هم انتقاداتی داشتند که نویسندگان را کم کنید و آنانی را که نمی نگارند حذف کنید اما من باز هم امیدوار یود.
اکنون مرداد ماه سال 88 است.حدود 27ماه از آغاز راه گذشته است.
تصمیم گرفتم که تعداد نویسندگان را به همان اصلی ها کاهش دهم به امید اینکه این دوستان یاری فرمایند.
در اینجا پس از گذشت 2 سال و نیم باز هم سخن زیبای امام علی(ع) را تکرار می کنم:

((تکلّموا تعرفوا٬فانّ المرءمخبوء تحت لسانه))

محمد امین محب علی

وطن! همیشه با تو بوده ام

 

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین)) 


انا لله و انا اليه راجعون

این روزها وطن اسلامی نا آرام است. دلایل آن برای همه روشن است، هر چند بعضی از دوستان خود را به خواب زده اند و بعضی دست به تاویلات غریب می زنند.

فاجعه ۲۵ خرداد کوی دانشگاه بسیار دردناک بود. هرچند اخبار ضد و نقیضی می رسد اما آنچه که در صبح ۲۵ خرداد  مشاهده کردم و آنچه از حاضران شنیدم برای من چیزی جز بیزاری از عاملان آن و احساس تاثر بر جای نگذاشت!

تفکری که باعث به وجود آمدن چنین اعمالی می گردد نه تنها بویی از ولایت فقیه و افکار و اندیشه های امام راحل(ره) نبرده، بلکه به کلی از انسانیت به دور است.

بدینوسیله از طرف خود و همفکرانم این فاجعه را به مقام معظم رهبری، امام راحل(ره)، شهدای گرامی و همچنین به محضر حضرت ولی عصر(عج) تسلیت عرض می نمایم و از خداوند متعال هدایت عاملان این فاجعه غیر انسانی را خواستارم.


*.اعلام انزجار آیت الله امجد از حوادث کوی دانشگاه

شعر زیر را تنها به جهت ارتباط آن با ایران اسلامی آورده ام.

 

وطن٬ وطن

نظر فکن به من که من

به هر کجا٬ غریب وار٬

که زیر آسمان دیگری غنوده ام

همیشه با تو بوده ام

همیشه با تو بوده ام

اگر که حال پرسی ام

تو نیک می شناسی ام

من از درون قصه ها و غصه ها بر آمدم:

....

 

ادامه نوشته

آموزه‌هاي عاشورا ( بازخواني تحليلي رخداد عاشورا)

 

((بسم ربّ الحسین))

 

کانون اندیشه صفیر برگزار می نماید:

 

آموزه های عاشورا  

متن خبر به نقل از توسکا:

نشست آموزه‌هاي عاشورا، يك شنبه 27 بهمن ماه در باشگاه دانشجويان دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.
بر اساس اطلاعيه منتشر شده از سوي اداره كل امور فرهنگي و اجتماعي دانشگاه تهران اين برنامه به اهتمام شوراي هماهنگي كانون‌هاي فرهنگي هنري دانشگاه تهران و همكاري كانون انديشه صفير به اجرا درمي‌آيد.
نشست آموزه‌هاي عاشورا ويژه بازخواني تحليلي رخداد عاشورا است كه با حضور دكتر حسن حضرتي، دكتر مسعود فكري و دكتر ناصر مهدوي از ساعت 14:30 تا 17:30 برگزار خواهد شد.
لازم به ذكر است همزمان با اين برنامه نمايشگاه عكس عاشورا بر پا مي‌شود.

(توسکا)


*. از آنجا که تبلیغ پوستر ویرایش نشده است دوباره تصحیح می کنم که مکان برگزاری همایش باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران واقع در خیابان ۱۶ آذر است.

*. نام کانون صفیردر این تبلیغ درج نشده است اما در تبلیغات الصاقی آمده است.

*. ورود برای عموم آزد است.

سالگرد شهادت استاد مــطـهـری

                                                                                                                              بسم ربّ الشهداء    

 

                                                                                                                                    

                                               

     فراز هایی ازپیامهای امام خمینی (ره) به مناسبت شهادت آیت الله مطهری:

((اینجانب به اسلام و اولیای عظیم الشأن و ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران ٬ ضایعهء اسف انکیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالیمقام مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی مطهری (قدّس سرّه ) را تسلیت و تبریک عرض می کنم؛ تسلیت در شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزندۀ خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کجرویها و انحرافات مبارزۀ سرسختانه کرد؛تسلیت در شهادت مردی که در اسلام شناسی و فنون مختلفهء اسلام و قرآن کم نظیر بود. من فرزند بسیار عزیزی را از دست داده ام و در سوگ او نشستم که از شخصیتهایی بود که حاصل عمرم محسوب می شد. در اسلام عزیز به شهادت این فرزند برومند و عالم جاودان ثلمه ای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست. و تبریک از داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوهء خود نور افشانی کرده و می کنند.من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات می بخشند و به ظلمتها نور می افشانند ٬به اسلام٬ بزرگ مربی انسانها و امت اسلامی تبریک می گویم.من اگر چه فرزند عزیزی که پارهء تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد.

...«مطهری» که در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود ٬رفت و ملأ اعلی پیوست ٬لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی اش نمی رود.

...او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی قلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بی استثناء آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و اعتقاد نشأت می گرفت٬ برای عارف و عامی سودمند و فرحزاست.

...مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه ای محکم برای حوزه های دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند ببرای ملت و کشور بود.خدایش رحمت کند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید.

...من به دانشجویان و طبقهء روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود.))

[منبع: کلیات علوم اسلامی ٬جلد دوم٬چاپ سی ام ۱۳۸۴ ٬ انتشارات صدرا]

سالگرد شهادت حضرت استاد مطهری(قدّس سرّه )و روز معلم را گرامی می داریم.

برای دانلود کردن آثار استاد روی گزینه زیر کلیک کنید.

آثار استاد مطهری 

م.ا.محب علی                                     

نحوه نوشتن نام در نظر خواهی

با سلام ... 

 از تمامی دوستانی که لطف می کنند و در این وب نظر می دهند تقاضا می شود که نام خود را به صورت زیر بنویسند:

حرف اول نام . نام خانوادگی به صورت کامل 

برای مثال: م.حسینی

در غیر این صورت نظر شما حذف خواهد شد.

با تشکر

م.ا.محب علی  

 

مسیر

                                                 ((بسم الله الرحمن الرحیم))

سلام...

اندک اندک پای در مسیر می گذاریم.

به امید خدا

یاعلی...

اساتید

سلام

    بدون مقدمه پیشنهاد می کنم که دوستان دیدگاه انتقادی(به معنی واقعی کلمه:عیار سنجی)خود را در مورد اساتید محترم بیان بفرمایند .

     می توان این نقطه نظرات را-با کمال احترام و خضوع البته-به اساتید تقدیم کرد.بعید می دانم از طرف ایشان استقبال نشود.

ا.احمدی

آغاز

                                  به نام خدا

اول سلام...

راه اندازی وبلاگ دانشجویان ادیان و عرفان دانشگاه تهران ورودی ۸۵ را تبریک می گوییم.امید است که خداوند متعال ما را در دستیابی به اهدافمان یاری کند((ایاک نعبد وایاک نستعین))

با سخنی از امیر المومنین٬امام علی (ع) پای در راه می نهیم: ((تکلّموا تعرفوا٬فانّ المرءمخبوء تحت لسانه)) (سخن بگویید تا شناخته شوید٬زیرا که انسان در زیر زبان خود پنهان است.))[ترجمه نهج البلاغه٬محمد دشتی٬حکمت ۳۹۲] 

م.ا.محب علی