تفسیر عرفانی غزلیات حافظ
((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))
ها!علیٌ بشرٌ کیف بشر!؟
ربُهُ فیهِ تجلی و ظَهَرْ
عید ولایت مبارک!
این هم عیدی نفحات!
به همت باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران و دوستان نفحاتی!
همه دعوتید:

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))
ها!علیٌ بشرٌ کیف بشر!؟
ربُهُ فیهِ تجلی و ظَهَرْ
عید ولایت مبارک!
این هم عیدی نفحات!
به همت باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران و دوستان نفحاتی!
همه دعوتید:


زرد و سرخ و ارغوانی
برگ درختان پاییز
می ریزند بر زمین
آرزوهای ما نیز
درختان پاییز در خون غنودند
سرودی به یاد بهاران سرودند:
ریخت ز چشم شاخه ها، خون دل زمین چو برگ
از همه سو روان شده، اشک خزان ببین چو برگ
ریخته بر زمین سرد، این همه برگ سرخ و زرد
آه بهار آرزو، بر سر ما گذر نکرد
توشه ای از بهاران ندارم
یادگاری ز یاران ندارم
گرد خاموشی و خستگی
روی قلبم نشسته
همچو خزان خموش و زرد
در ره تو نشسته ام
تا تو مگر قدم نهی
باز به چشم خسته ام
زرد و سرخ و ارغوانی برگ درختان پاییز
می ریزند بر زمین
آرزوهای ما نیز...
شعر: امیرحسین سام
*.من گنگ خوابدیده و عالم تمام کر من عاجزم زگفتن و خلق از شنیدنش
*.عکسها از م.ا.محب علی است.کن/ پاییز ۸۶.
