اولوالعزم
اولوالْعَزْم، تعبيري قرآنى در اشاره به پيامبران شكيبا، كوشا و دورانديش كه در بيشتر آثار اسلامى در مرتبهاي بالاتر از ديگر انبيا جاي گرفتهاند. اين تعبير تنها يك بار در قرآن كريم به كار رفته است (احقاف/ 46/35) و نزد بيشتر مفسران، اشاره به پيامبرانى است كه استوار و با ارادهاي قوي در برابر بدكرداري قوم خود، و نيز مكايد شيطان، صبر و بردباري پيشه كردهاند و در اجراي امر پروردگارشان، از سختيها پريشان نگشتهاند (مثلاً نك: طبري، 26/24؛ زمخشري، 4/313- 314؛ شوكانى، 5/27). همچنين در برخى منابع، اولوالعزم به پيامبرانى اطلاق مىشود كه داراي شريعت و كتاب هستند و شريعت پيامبران پيش از خود را نسخ كردهاند (شيخ طوسى، 9/287؛ سيوطى، 2/58) و نيز آنهايى كه امر به قتال شدهاند (نك: ابوليث، 3/237)؛ و يا پيامبرانى كه براي به جاي آوردن واجبات و اجتناب از محارم قيام مىكنند (شيخ طوسى، 9/286-287).
بيشتر مفسران برآنند كه واژة «من» در عبارت «اولوالعزم من الرسل» براي تبعيض است و بدينترتيب تنها گروه ويژهاي از پيامبران اولوالعزم به شمار مىآيند ( تنوير...، 426؛ شيخ طوسى، 9/287؛ زمخشري، 4/313؛ فخرالدين، 27/35). گروه ديگري از مفسران اعتقاد دارند كه واژة «من» بيانى است و صبر و پايداري و مورد آزمايش الهى قرار گرفتن، نشانة تمامى انبياست و خداوند، پيامبري را برنگزيد، مگر دارندة اين صفات و برخوردار از عزمى قوي و ارادهاي استوار (طبري، زمخشري، فخرالدين، همانجاها).
دربارة برشماري نام انبياي اولوالعزم، اختلافنظر وجود دارد و در رواياتى، به 5 تن: نوح، ابراهيم، موسى، عيسى(ع) و رسولاكرم(ص) اشاره شده، و برخى ديگر پيامبرانى چون آدم، يوسف، ايوب، هود و صالح را نيز به عنوان اولوالعزم معرفى كردهاند (نك: تنوير، زمخشري، فخرالدين، همانجاها؛ شوكانى، 5/27؛ حمدالله، 18). حمدالله مستوفى فهرستى از نام پيامبرانى را كه در آثار گوناگون حديثى، به عنوان پيامبران اولوالعزم معرفى شدهاند، آورده است (ص 20).
گفتنى است كه مبحث انبياي اولوالعزم و پيوند آن به مبحث ولايت ائمة معصومين(ع) در منابع اماميه بسط و گسترش يافته است (مثلاً نك: صفار، 61؛ كلينى، 1/416؛ مجلسى، 26/382، 44/226)؛ از جمله بايد به رواياتى اشاره كرد، بدين مضمون كه امامان(ع)، وارث علم و فضيلت پيامبران اولوالعزمند (همو، 2/205).
مآخذ: ابوليث سمرقندي، نصر، تفسير، به كوشش على محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بيروت، 1413ق/1933م؛ تنوير المقباس، منسوب به ابن عباس، قاهره، 1393ق/1972م؛ حمدالله مستوفى، تاريخ گزيده، به كوشش عبدالحسين نوايى، تهران، 1367ش؛ زمخشري، محمود، الكشاف، قاهره، 1366ق/1947م؛ سيوطى، اتحاف الاخصاء، به كوشش احمد رمضان احمد، قاهره، 1984م؛ شوكانى، محمد، فتح القدير، بيروت، داراحياء التراث العربى؛ شيخ طوسى، محمد، التبيان، به كوشش احمد حبيب قصير عاملى، بيروت، داراحياء التراث العربى ؛ صفار، محمد، بصائر الدرجات، تهران، 1404ق؛ طبري، تفسير؛ فخرالدين رازي، تفسير، قاهره، 1313ق؛ قرآن كريم؛ كلينى، محمد، الكافى، به كوشش علىاكبر غفاري، بيروت، 1388ق؛ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، 1403ق/1983م.
فرامرز حاج منوچهري
چند دقیقه پیش داشتم سوره مبارکه "شوری" را می خواندم. آیه ۱۳ مناسبت زیادی با بحث داشت و شاید بتوان خصوصیاتی که درآن آمده را هم از ویژگیهای پیامبران اولوالعزم دانست. البته در این مورد باید به نظر مفسران مراجعه کرد و من آن را فقط به دلیل مناسبت در پایان بحث می آورم.
((بر شما آیینی مقرر کرد، از همان گونه که به نوح توصیه کرده بود و از آنچه بر تو وحی کرده ایم و به ابراهیم و موسی و عیسی توصیه کرده ایم که دین را بر پای نگه دارید و در آن فرقه فرقه مشوید. تحمل آنچه بدان دعوت می کنید بر مشرکان دشوار است. خدا هر که را بخواهد برای رسالت خود بر می گزیند و هر که را بدو بازگردد به خود راه می نماید. ))ّ [قرآن کریم/شوری/۱۳/ترجمه عبدالمحمد آیتی]
م.ا.محب علی
نفحات (عرفان 85) در اواخر سال 85 به دست جمعی از دانشجویان ادیان و عرفان دانشگاه تهران (ورودی 85) راه اندازی شد.این وبلاگ با انجمن علمی دانشکده الهیات و نیز کانون اندیشه صفیر دانشگاه تهران همبستگی ها و همکاری هایی داشت. در حال حاضر برخی از دوستان فارغ التحصیل و برخی در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شده اند. نفحات همچنان با همان رویکرد ادامه به کار می دهد. این وب شاید برای اهل پژوهش و شاید اهل دل و دوستان مفید باشد.