"باد ایستاد، بادبادک ها را کشت."
شعر: ع.دهقان نژاد
"باد ایستاد، بادبادک ها را کشت."
وسط ظهر... افتاد
پرنده ای مهاجر،
از دارسیم آسمان
دشت، بارها شمرده بود.
هر بلندی، باد
بالین ِ سر بادبادک ها
به گریه، ایستاده
دست پارچه، مَرد
به طیّاره ی کوچکش نفس مصنوعی می داد
همه چیز روی کاموای دست هایش
گلو گلو ، بلند...
...آویزان شد
حالا هنوز به شب نکشیده
روز روشن
چه امر به منکری می کند سینه ی معروفش
که هم افتاده، روی گلوبند
پیراهن های بی رگ بلند
خالی تر از هر چه مَرد
دیگ ها دود خورده
و دیوار هم
و عبور ِ پایین ِ شبانه ی قاصدک های سیاه
خاموش
تا همه ی فصل ها هنوز
هو... هو... هو...
۱.برنده جایزه پرسش مهر سال۸۳
سخنی چند در باب شعر مذهبی امروز
م.ا.محب علی
شعر مذهبی در زمان ما به چند گونه وجود دارد. شکلی از آن به صورت مذهبی در هیئت ها و محافل مذهبی یافت می شود، که اگر از شکل مد شدۀ عامیانه بی ارزش آن چشم بپوشیم اشعار لطیف و نغزی در این میان یافت می شود که از احساسات پاک مذهبی سرچشمه گرفته است و در میان همین اشعار گاه گاه به شعرهایی ادبی برمی خوریم که ارزش ادبی در خوری دارند.
نوع دیگری اشعار مذهبی وجود که می توان آن را نوع فاخر نامید و آن بر دو قسم است. یک قسم نوع سنتی است که شعرایی چند در این زمینه فعالیت می کنند که حقیقتاً در توان خود و امکانات شعر سنتی امروز نقش خود را به خوبی ایفا کرده اند . قسم دیگر این ادب و این گونه از اشعار بنا به اقتضای وضع ادب و زمان به صورت نیمایی و سپید سروده می شوند که بخش مهمی از شعرهای معاصر در این سبک است. متاسفانه در دو گونه اخیر شعرای ما هر گاه روی به ادب مذهبی آورده اند آنقدر شعارگونه ابیاتشان را سروده اند که شعر مذهبی که سهم عمدۀ ادب فارسی راشامل می شد افت بسیاری کرده و شاید آن شعرهایی که هر از گاهی بنا به مراسم و دلایلی سروده می شوند حتی ارزش شنیدن را هم نداشته باشند.
البته حق حکم می کند که افرادی را از این حکم مستثنی گردانیم. می توان از شعرای ادب دینی و مذهبی مرحوم قیصر این پور، آقای موسوی گرمارودی و تنی چند از دیگر استادها را نام برد که چراغ ادب مذهبی را روشن نگاه داشته اند.
شعر "باد ایستاد، بادبادک ها را کشت." از دوست عزیزم "ع.دهقان نژاد" شعری است لطیف و پر از احساس و بدون شعار. شاعر در این شعر گاه تصاویری را که بارها در ذهن خواننده بوده به شکلی نو اظهار می کنند تا که به حد تصاریر نو ارتقا پیدا می کند، بعضی از تصاویر را نیز می توان را اساساً نو و بدیع دانست. این شعر نمونه ای خوب و کمیاب برای شعر مذهبی امروز است.
به امید روزی که ادب دینی فارسی که در گذشته شاید قریب به تمام ادب فارسی را در سیطره داشت و در تمام حوزه های اخلاقی، عرفانی، فلسفی و اعتقادی گسترده بود، بار دیگر به اوج بازگردد و ما شاهد ظهور همچون سعدی و حافظ و مولوی هایی دیگر در پهنۀ آسمان ادب فارسی باشیم.
"والحمدلله رب العالمین"
نفحات (عرفان 85) در اواخر سال 85 به دست جمعی از دانشجویان ادیان و عرفان دانشگاه تهران (ورودی 85) راه اندازی شد.این وبلاگ با انجمن علمی دانشکده الهیات و نیز کانون اندیشه صفیر دانشگاه تهران همبستگی ها و همکاری هایی داشت. در حال حاضر برخی از دوستان فارغ التحصیل و برخی در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شده اند. نفحات همچنان با همان رویکرد ادامه به کار می دهد. این وب شاید برای اهل پژوهش و شاید اهل دل و دوستان مفید باشد.