آخرین منجی
كالكی (Kalki). موعود در آیین هندو
در آیین هندو، نجاتبخشی موسوم به كالكی در پایان آخرین دوره زمانی از ادوار چهارگانه جهانی، یعنی كالی یوگه ظهور خواهد كرد. بنا بر تفكر هندویی، جهان از چهار دوره رو به انحطاط تشكیل شده است. در چهارمین دوره، یعنی عصر كالی، فساد و تباهی سراسر جهان را فرامیگیرد. زندگانی اجتماعی و معنوی به نازلترین حد خود نزول میكند و موجبات زوال نهایی را فراهم میسازد.
در این عصر (كالی یوگه یا دوره انحطاط) كه بنا بر باورهای هندویی از نیمه شب بین 17 و18 ماه فوریه سال 3102 قبل از میلاد مسیح شروع شده، و ما اكنون در آن به سر میبریم، فقط به یك چهارم درمه (دین یا نظم كیهانی) عمل میشود و سه چهارمش به فراموشی سپرده شده است. مردمان این دوره گناهكار، ستیزهجو و چون گدایان، بداقبال و سزاوار اقبالی نیستند.
چیزهای بیارزش را ارج مینهند، آزمندانه میخورند و در شهرهایی زندگی میكنند كه پر از دزدان است.
در پایان چنین دوران سیاهی، آخرین و دهمین تجلی (اوتاره) "ویشنو" موسوم به كالكی، سوار بر اسبی سفید و به هیئت انسان ظهور خواهد كرد. وی سراسر جهان را سواره و با شمشیری آخته و رخشان در مینوردد تا بدی و فساد را نابود كند. با نابود كردن جهان، شرایط برای آفرینشی نو مهیا میشود تا در مهایوگای آتی، دیگر بار عدالت و فضیلت ارزش یابند
مِیتریا (Maitreya) . موعود در آیین بود ا
در آیین بودا، اندیشه منجی موعود با مفهوم "میتریه" ـ واژهای سنسكریت به معنای مهربان ـ تبیین میشود. در الهیات بودایی، او را بودای پنجم و آخرین بودا از بودایان زمینی میدانند كه هنوز نیامده است، اما خواهد آمد تا همه انسانها را نجات دهد. در نمادنگاری بودایی، او را به هیئت مردی نشسته كه آماده برخاستن است، نمایش میدهند تا نمادی باشد از آمادگی وی برای قیام!
ر
درباره زندگی و سرنوشت مقدر میتریه نیز به عنوان آخرین بودا اختلاف وجود دارد. در "كانون پالی" (منبع اصلی اطلاعات ما از آیین بودای اولیه) اهمیت چندانی به وی ندادهاند و تنها در یك سوره (سوره چكه وتی سیهه ناده) از این مجموعه نام او را بردهاند.
اما از آثار غیر كانونی (غیر مقدس) دو اثر به این آموزه اختصاص یافته است.
بودا بر این باور است كه در آینده، انسان در دوره اى از زمان دچار نابسامانى و بحران مى گردد. انسان هاى بحران زده در جامعه، مردمانى استثمارگر، ستم گر و پوچ گرا خواهند بود. آن ها بدى را عین خوبى مى پندارند و هیچ تفاوتى بین خیر و شرّ قائل نیستند و تنها به امیال جنسى خویش اَرج مى نهند و به زندگى تجملاتى گرایش مى یابند، كودكان دچار تغییراتى مى شوند كه براى والدین قابل درك نمى باشد و این مسأله چیزى است كه هیچ دین و آیینى خواستار آن نمى باشد.
پس از آن جامعه وارد دورانى تازه مى گردد. دورانى كه انسان به رشد روحى بزرگى دست مى یابد و در زبان پالى(Pali) آن را «SRIARAYA METTRAI» مى نامند.
مفهوم لغوى این چند كلمه بدین شرح است:
كمال = SRI تمدن = ARAYAرحیم و بخشنده = METTRAI
مفهوم كلى آن بیان گر این مسأله است كه جامعه اى متمدن، سرشار از آگاهى و در اوج كمال پدید خواهد آمد و هر انسانى كه در این جامعه ى مدنى قرار گیرد به طور كلى به فضاى
« Dhamma»وارد(1) مى گردد و تحوّل بزرگى در جامعه ى بشرى بوجود مى آید وى به شكل یك انسان ظهور مى نماید و او را « SRIARAYAMETTRAI» مى خوانند. او بر پشت شترسفیدى سوار است و از صحرا مى آید. تعداد زیادى از یارانش كه شمارشان به بیش از ده هزار نفر مى رسد او را همراهى مى كنند. گوشه و كنار شهر را درختان پر شاخ و برگ «KALAPA PRUEK» پر مى كند. درختانى كه ثمرشان میوه هاى جادویى است.(2) و آن سمبلِ یك محیط آرام و مكانى حاصل خیز است. سرزمین شادى ها و پیدایش عالم سراسر رحمانیت، به حقیقت مى پیوندد و بشر وارد Dhammaى اساسى آخرین شریعت جهانى مى گردد. دین انسانیّت، جهان انسان هاى سراسر شعور و فهم، عالمى كه تمام انسان ها از بازشناسى آن لذّت مى برند، سرزمین بیدارى، عالم سراسر كمال و تمامیت.
ادامه دارد....
نفحات (عرفان 85) در اواخر سال 85 به دست جمعی از دانشجویان ادیان و عرفان دانشگاه تهران (ورودی 85) راه اندازی شد.این وبلاگ با انجمن علمی دانشکده الهیات و نیز کانون اندیشه صفیر دانشگاه تهران همبستگی ها و همکاری هایی داشت. در حال حاضر برخی از دوستان فارغ التحصیل و برخی در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شده اند. نفحات همچنان با همان رویکرد ادامه به کار می دهد. این وب شاید برای اهل پژوهش و شاید اهل دل و دوستان مفید باشد.