آتش در نیستان
((هو))
((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))
"علیه توکلتُ و الیه اُنیب
((اِنَّ لِرَبکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))

آتش در نیستان
یک شب آتش در نیستانی فتاد سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد
شعله تا مشغول کار خویش شد هر نی ای شمع مزار خویش شد
نی به آتش گفت کاین آشوب چیست مر تو را زین سوختن مطلوب چیست
گفت آتش بی سبب نفروختم دعوی بی معنیت را سوختم
زان که می گفتی نی ام با صد نمود همچنان در بند خود بودی که بود
با چنین دعوی چرا ای کم عیار برگ خود می ساختی هر نو بهار
مرد را دردی اگر باشد خوش است درد بی دردی علاجش آتش است
مجذوب تبریزی (مجذوب علیشاه)
یه امید خداوند شرح این مثنوی در آینده به قلم نگارنده نگاشته خواهد شد.
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم اسفند ۱۳۸۶ ساعت 11:21 توسط مدیریت وب نفحات(عرفان-85)
|
نفحات (عرفان 85) در اواخر سال 85 به دست جمعی از دانشجویان ادیان و عرفان دانشگاه تهران (ورودی 85) راه اندازی شد.این وبلاگ با انجمن علمی دانشکده الهیات و نیز کانون اندیشه صفیر دانشگاه تهران همبستگی ها و همکاری هایی داشت. در حال حاضر برخی از دوستان فارغ التحصیل و برخی در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شده اند. نفحات همچنان با همان رویکرد ادامه به کار می دهد. این وب شاید برای اهل پژوهش و شاید اهل دل و دوستان مفید باشد.