(( بسم الله الرحمن الرحیم))

آغاز کلام من همیشه

نام تو و آل توست ای جان

نام تو که رب تو را بگفتست

((لو لاک٬ لماخلقتُ الافلاک))

 

چون روح تو شد به عالم خاک

این حرف بر آمده ز افلاک

ای جان جهان٬ قبله عالم

((لو لاک٬ لماخلقتُ الافلاک))

 

در غار حرا یکه  نشتی

جبریل به تو نزول کرده

با صوت جلی ز جانب رب

((لو لاک٬ لماخلقتُ الافلاک))

 

از غار حرا چو بازگشتی

بر اسب رسالتت نشستی

جن و ملک این حدیث گفتند

((لو لاک٬ لماخلقتُ الافلاک))

 

معراج تو هفت آسمان است

سدره نه تو را که سد راه است

با صوت علی بگفت خدایت

((لو لاک٬ لماخلقتُ الافلاک))

 

پاره تنت٬بنت تو زهراست

زهرا که شه زنان دنیاست

أخ تو علی٬وصی و مولاست

((لو لاک٬ لماخلقتُ الافلاک))

 

تو جد حسن٬جد حسینی

تو رحمت رب بر عالمینی

تو قبله جان تو نور عینی

((لو لاک٬ لماخلقتُ الافلاک))

 

اولاد  تو قبله جهانند

هر یک چو تو رب را زبانند

زین روست که رب تو را بگفتست

 ((لو لاک٬ لماخلقتُ الافلاک))

 

گفتند تو را یوسف ثانی

نی نی٬ تو  نی ای یوسف ثانی

رب گفت که تو برتر از آنی

((لو لاک٬ لماخلقتُ الافلاک))

 

در هجر تو ماه نیم گشته

رخسار جهان چو سیم گشته

ورد  گون و  نسیم گشته

((لو لاک٬ لماخلقتُ الافلاک))

 

افلاک زند بوسه به پایت

هر لحظه به فرمان نگاهت

زیرا که بداند این سخن را

((لو لاک٬ لماخلقتُ الافلاک))

 

در مدح تو خامشی بجویم

تکرار حدیث رب بگویم

رب گفت تو را که یا ((محمد))

 ((لو لاک٬ لماخلقتُ الافلاک))

                        ((محب))