((بسم الله الرحمن الرحیم))

واژهء عرفان مشتق از ریشهء عرف است و به معنای شناخت می باشد.در معنای واژهء تصوف نیز باید گفت اختلاف در ریشه اشتقاق آن بسیار است٬ اما بنابر قول صوفیانی چون ابو نصر سراج و علمایی غیر صوفی مانند ابن خلدون،ابن تیمیه ابن الجوزی صوف به معنای پشم و صوفی و متصوف به معنای پشمینه پوش است.
تعریف تصوف در اسرار التوحید به نقل از شیخ ابوسعیدابوالخیر اینچنین آمده است:
((هفتصد پیر از مشایخ در ماهیت طریقت سخن گفته اند،اول همان گفت که آخر و اما عبارت مختلف بود و معنی یکی بود که "التصوف ترک التکلف"))
شیخ شهاب الدین سهروردی نیز در "عوارف المعارف" ،باب پنجم در بیان ماهیت تصوف پس از ذکر تعاریف مختلف سران صوفیه در باب ماهیت تصوّف اینگونه جمع بندی می کند:((و اقوال مشایخ -قدس الله ارواحهم- در معنی تصوف، فزون آید بر هزار قول،که نوشتن آن دشوار باشد، امّا این اختلاف در، در لفظ باشد نه در معنی.))
[عوارف المعارف،ترجمهءابومنصورعبد المؤمن اصفهانی،صفحهء24]
امّا در تعریف عرفان اسلامی کلام امیرالمؤمنین،امام علی (ع) کافی است که فرمود:((العِلمُ نهرٌ وَ الحِکـمةُ بحرٌ وَ العلماءُ حول النّهرِ یَطوفونَ وَ الحکماءُ وَسَطَ البحرِ یَغوصونَ وَ العارفون فی السُفنِ النّجاةِ یَسیرونَ))
آری، عرفان روشی است گسترده تر از تصوف که در همهء مذاهب و ملل جهان حتی  توتمیست ها و یهودی ها وجود دارد و آن شناخت و رسیدن به معبود است.و عرفان اسلامی کاملترین عرفان هاست همان چیزی که در در شیوهء زندگی معصومین (ع) می بینیم و آن فرقهء خاصی نیست بلکه اسلام راستین است.
تصوف راستین- نه فرقه های انحرافی که با اسلام هیچ سازگاری ای ندارند- را نیز می توان انشعابی از عرفان اسلامی پنداشت البته نه که هر صوفی ای را سالک بالله دانست.حافظ می گوید:
نقد صوفی نه همین صافی بی غش باشد   
                                              ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
  
و تصوف اگر صحیح باشد -که در موارد بسیاری اینگونه نیست- به عرفان ختم می شود و یکی از راههای شناخت خداست و امّا مقام عارف واقعی بالاتر از صوفی است آنچنان که سعدی در مواعظ می گوید :
عالم و عابد و صوفی همه مردان رهند        مرد اگر هست به جز عارف ربانی نیست

از دیگر دست نیز خود صوفیه مقام عارف را بسی بالاتر از مقام صوفی می دانند، همچنانکه در کتاب اسرار التوحید آمده است که:((خواجه امام مظفّر نوغانی به شیخ ابوسعید گفت:که صوفیت نگویم و درویشت هم نگویم بلکه عارفت گویم به کمال. شیخ گفت: آن بود که گوید.))با همه این تفاسیرعارف و صوفی و عرفان و تصوف درموارد بسیاری خلط شده اند و تمایز بین آنها کاری آسان نیست و همّت بزرگان را می طلبد.

ادامه دارد...

یا علی