به نام خدا

شراب کهنه؛ جام نو

محمد امین محب علی

 

این نوشتار مقدمه ای بر پژوهش درس هند و بوداست.

در این پژوهش قصد دارم به سئوال پاسخ دهم. اول اینکه

دلیل گرایش جهان غرب به بودیسم چیست؟ دیگر اینکه آیا

این بودیسم جدید غریبان با بودیسم آسیایی یکی است؟

برای دستیابی پاسخ این دو سئوال بر وضعیت جهان غرب

آوره ام، سپس تاریخچه ورود بودیسم به غرب را بررسی کرده ام.

 

·        پس از 2500 سال در نیوجرسی

یک زن لاغر اندام سی ساله از محل کار به آپارتمانش در نیوجرسی می آید. پس از بازی با گربه اش، دوش کوتاهی می گیرد، لباسهای گشادی می پوشد و پابرهنه به یکی از اتاق ها می رود. اتاق خالی از اثاثیه است، تنها محرابی است و در اطراف دیوار یک سری تمثال، تندیس و اشیاء و تصاویر قرار دارد. زن یک چوب بخور خوشبوی بلند را روشن می کند و در یک گلدان ظریف حکاکی شده پر از شن قرار می دهد.

در مرکز محراب تصویر گوروی او _مردی تبتی، با لبخندی تابان، که به نظر 60 ساله می رسد و رادای رهبانی روشنی دارد_قرار دارد. زن تعظیم می کند و چند قدم به عقب می آید.

یک تشک ضخیم روی زمین مقابل اوست. به زمین می افتد. بدنش کامل به زمین می ساید. سپس به  مکان ایستادنش بر می گردد.

دوباره تمام این کارها را انجام می دهد و با هر بار به خاک افتادن دعایی می خواند.

حدوداً بعد از 10 دقیقه لایه ای از عرق چهره اش را در بر می گیرد اما باز ادامه می دهد تا بخور سوخته و تمام گردد. او بارها این مراسم عبادی را بارها انجام می دهد، وقتی اعمال را انجام داد، همه را یادداشت می کند و سپس برای نوشیدن یک نوشیدنی به آشپزخانه می رود. (Coleman, 12)

 

·        انسان مدرن در غرب

برای شناخت انسان غربی کوتاه سخنی از آنچه در طی قرن ها بر این انسان گذشته می گویم.

چند سده پس از میلاد مسیح انسان غربی تحت سطیره دین قرار گرفت. کلیسا ابتدا و انتهای زندگی او بود.

در قرون وسطی آنچه کلیسایی بود رسمیت داشت. علم، اخلاق، سیاست و.. همه کلیسایی بود.

پس از رنسانس و انقلابهای مردم در اروپا اندک اندک موضع دین تضعیف شد.

عقل گرایی فلسفی، روشنگری و اومانیسم که میراث فیلسوفانی چون رنه دکارت و امانوئل کانت بودند   جهان غرب را هرچه بیشتر برای سکولاریزشن آماده می کردند.

رایماروس درسال 18 رستاخیز عیسی دروغ حواریون دانست و گفت آنها جسد عیسی را دزدیده اند. (رابرتسون؛ 62)

کار به جایی رسید که انسانها نه تنها دین را کهنه و خرافی شمردند، بلکه خدا را نیز کشتند. (بنگرید: نیچه؛ حکمت شادان، ترجمه جمال آل احمد و دیگران، انتشارات جامی،١٣٧٧.)

فلسفه اگزیستانسیالیسم به این پی برد که انسان رنج می برد. نیهیلیسم این رنج را پوچ و بیهوده دانست.

یافته های علمی داروین و فروید جهان زیبا و معنا داری را به تصویر نمی کشیدند.

انسان دیگر خدای مهربانی نداشت. تنها همراه او عقل مدرن بود که دستاوردش به بزرگترین جنگ های تاریخ بشریت انجامید.

انسان غربی در تنهاییش سرگردان بود که در سال 1970 نشریه نیویورک تایمز نوشت: ((خدا برگشته است!))

پتر برگر عقیده اش را نقض کرد و دی سکولاریزشن را ارائه داد:

((...هستی انسان بدون بهرمندی از تعالی دینی چیزی جز یک هستی فقیر و حتی سست بنیاد نیست)).

(حمیدیه؛ راهیرد یاس به نقل از افول سکولاریسم؛ پتر برگر و دیگران)

  لس آنجلس تایمز در 14 ژانویه 2005 نوشت:(( آنتونی فلو پس از 66 سال الحاد بازگشت.)) او بر عنوان کتابش ((خدایی وجود ندارد)) خطی کشید و نوشت: ((اینجا خدایی وجود دارد.))

خدا اعلام کرد: ((نیچه مرده است.))

گرایش به دین در میان غربی ها به شدت افزایش یافت. در این میان سیدارتا گئوتمه شاکیامونی حیاتی تازه یافت. (1)

آمار نشان می دهد که  اقبال به بودیسم بسیار چشمگیر بوده است. (بنگریید پیوست شماره 1)

 

 

·        تاریخچه ورود بودیسم به غرب:

 

 

 

·        دلایل گسترش دین بودا در جهان مدرن غرب

در این بخش سعی می کنم مهمترین دلایلی را که به نظرم در گسترش دین بودا تاثیر داشته بیاورم.

نکته مهم اینکه موارد گفته شده در مقدمه درمورد انسان غربی پیش فرض قرار داده شده و نیز در مقایسه معیار دین بودا قدرمطلقی از آیین و دین متن گرفته شده است.

در زیر در هر مورد یکی از اصول یا ویژگی های انسان و جهان مدرن غربی را آورده ام و در توضیح آن شباهت، قرابت، یا جذابیت بودیسم در برابر این ویژگی را به اختصار نگاشته ام.

الف. اومانیسم: مبدا پیام بودا وضعیت انسان و مقصد هم نجات انسان است. مسیر این نجات هم مبتنی بر قابلیت انسان است. این شکل شباهت زیادی با اومانیسم غربی دارد.

ب. عدم توسل به اصول مابعدالطبیعه: ما در بودیسم، به خصوص بودیسم اولیه هیچ نوع اشاره خاصی به مابعدالطبیعه یا اتوریته ای فراتر از بشر نمی یابیم. این ویژگی برای عقل گریان و پوزیتویست های بسیار مهم است.

ج. عدم نیاز به خدا: این ویژگی که با دو ویژگی قبل پیوسته است از مهمترین ویژگی های دین بودیسم است. شاید به بیانی بتوان گفت در مجموع بحث های فلسفی و فلسفه دین، دلایل له و علیه اثبات وجود خدا به یک نسبت است. (نک: عقل و اعتقاد دینی؛ مایکل پترسون و دیگران؛ فصل 5 و 6) شاید مهم ترین دین بدون خدا بودیسم باشد. (See: Religion without God, Ray Belington)

د. عدم تعارض علم و دین: قرن ها از دادگاه گالیله می گذرد و هنوز درباره نسبت علم و دین کتاب و مقاله نوشته می شود. از مهمترین دلایل تضعیف کلیسا مغاریت ادعاهای کتاب مقدس و علم کلیسایی با علم تجربی و سکولار بود. دین بودا بر خلاف بسیاری از ادیان دیگر (به خصوص ادیان ابراهیمی) چندان هم پوشانی ای با علم ندارد و از این رهگذر تعارض چندانی با آن ندارد. (هاکینز؛ 119)

هـ. فردگرایی: آیین بودا تاکید خاصی بر عبادت جمعی ندارد. هرچند بوداییان سنتی معمولا عبادت جمعی را می پسندند اما یک بودایی می تواند مقدار عبادت و جمعی یا فردی بودن آن را انتخاب کند. البته در فرق مختلف تفاوت هایی هست. (هاکینز؛ 120)

و. فمینیسم: نهضت های فمینسم در جهان مردن طرفداران بسیار یافته اند. از ایراداتی که برخی از فمینیست ها بر ادیان سنتی وارد کرده اند، مذکر بودن بیان خداوند است. این ایراد به هیچ وجه بر بودیسم وارد نیست چون یک خدای قادر در این دین وجود ندارد. (کلمن، 140)

ز. آزادی جنسی: تقریبا تمامی ادیان سنتی به خصوص ادیان ابراهیمی موضع گیری سختی در برابر آزادی جنسی دارند. در مسیحیت هنجار خانوادگی خاصی به زن دستور می دهد که از همسرش اطاعت کند. اسلام نیز به مرد حوزه اختیار وسیعی از قدرت و اقتدار در نهاد خانواده می دهد. اما بودیسم تا حد زیادی در اینگونه موارد خاموش است و سکوت اختیار کرده است، و اگر اختیار نکرده بود هم هنجارهای اخلاقی آیین بودا از سوی خدا نیامده اند. این نکته را در مورد ذیل شرح می دهم.

ح. تغییر بسیار سریع: سرعت تغییرات در دنیای جدید بسیار حیرت انگیز است. بسیاری از آموزه های دینی و اخلاقی برای مردم این دوران کهنه می نماید. از آنجا که هنجارها و قواعد اخلاقی و شرعی بودیسم از سوی خدا نیامده اند، به عنوان سنت هایی اجتماعی که در جهان مدرن ضعیف و کم کارکرد شده، بسیار راحت تر از شرایع خدادای چون اسلام قابل تغییر بنیادی هستند.(کلمن، 140) شاید همین خدادای نبودن باعث شده که در بودیسم بر خلاف اسلام و مسیحیت کاتولیک هیچ زبانی بر زبان دیگر برتری نداشته باشد و ترجمه ها ارزش متن اصلی را داشته باشند. از این رهگذر است که دین بودا در استفاده از زبان های بومی سابقه ای دیرین دارد. (هاکینز، 121)   

ط. نیاز به صلح: پس از جنگهای جهانی، به خصوص جنگ دوم (44-1939) بشر به شدت در جستجوی صلح و آرامش برآمد. رنج ناشی از جنگ تعداد زیادی از مردم را به جستجوی شیوه ای غیر از مسیحیت برای زندگی رهنمون کرد. در این میان سخنرانی ها، مجلات و کتاب های بودایی ها راه را برای جذب هموار کرد. سنت هایی مثل ذن بودیسم هم با نوشته های د.ت.سوزوکی و و یوجن هرگل 2 به غرب اورده شد و طرفدارانی یافت. (prebish; 91)

ی. رهایی از رنج و دست یابی به آرامش:

ح: تعامل با محیط زیست: اصل اهیمسا

·        تفاوت های دینداری بودایی های سنتی و بودایی های غربی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیوست 1 : آماری ازبودایی ها

 

 

نسبت دین مردمان جهان در سال 2005

 

 

 

11 کشور با بیشترین نسبت جمعیت بودایی

کشور

درصد

تایلند

95%

کامبوج

90%

میانمار (برمه)

88%

بوتان

75%

سریلانکا 

70%

تبت 

65%

لائوس

60%

ویتنام

55%

ژاپن

50%

ماکائو

45%

تایوان

43%

 

بزرگترین شاخه های بودیسم

شاخه   

تعداد پیروان

مهایانه  

185,000,000

تهره واده

124,000,000

لاماییسم(واجرایانه، تبتی، تنتره)

20,000,000

 

 

تمام آمارها از سایت www.adherents.com در 17 اکتبر 2010 گرفته شده است.

پیوست 2: نام تعدادی از بوداییان مشهور

1. جنیفر لوپز (بازیگر و خواننده)

2. دایان دی پریما (شاعر فمینیست)

3. لئونارد کوهن (شاعر و نویسنده)

4. جوروج لوکاس (تهیه کنند فیلم)

5. اورلاندو بلوم (بازیگر)

6. ریچارد گی یر (بازیگر)

7. ملیسا متی سن (نمایشنامه نویس)

8. کیانو ریوز (بازیگر)

9. مایکل استایپ (موسیقیدان)

10. فیل جکسون (مربی بسکتبال)

نقل از سایت www.adherents.com در 17 اکتبر 2010.

 

 

 

 

پی نوشت:

1. هرچند در ظاهر به نظر می رسد که بازگشت به دین و خدا در اصل یکی است، اما ری بلینگتن در کتابش "دین بدون خدا"  سعی می کند نشان دهد در حالی که دین برای بشر لازم و ضروری است، خدا اینگونه نیست. دین طبیعی و فطری است؛ خدا صناعی است. دین اجتناب ناپذیر است؛ خدا افزوده شده است.

(Bellington; 18) ادعای بلینگتن در مورد بودیسم به نظر قابل پذیرش است.

2. Eugen Herrige

منابع:

رابرتسون، آرچیبالد؛ عیسی: اسطوره یا تاریخ؟؛ ترجمه حسین توفیقی؛ مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب؛ قم؛ چاپ اول 1378.

حمیدیه، بهزاد؛ بررسی تاریخی و انتقادی فرآیند و تز سکولاریزاسیون؛ راهبرد یاس؛ شماره 5؛ بهار 1385.

هاکینز، برادلی؛ دین بودا؛ ترجمه حسن افشار؛ نشر مرکز؛ تهران؛

شاتوک، سی بل؛ دین هندو؛ ترجمه حسن افشار؛ نشر مرکز؛ تهران؛ چاپ دوم 1385.

Billington, Ray; Religion without God; Routledge 2002.

Coleman, James William; The new Buddhism, The western transformation of an ancient tradition; Oxford university press 2001.

Matthews, Bruce; Buddhism in Canada; Routledge 2006.

prebish, charles s and martin baumann; Westward Dharma: Buddhism beyond Asia; University of California Press 2002.

 

www.adherents.com in 17 Oct 2010.