داستانک:دیوانه پرواز بٍُوَد(بوِِْد)مرغ هوایی
(( به نام خدا))
پرنده عاشق پرواز بود. یک روز گرفتنش و در یک قفس زندانی اش کردند. آب و دانه همه چیز در قفس بود ٬ولی پرنده چیزی نمی خورد او فقط به پرواز فکر می کرد پرواز... اما آب و دانه... .
چند روز بعد در قفس باز شد اما...اما پرنده هنوز مشغول خوردن آب و دانه بود. دیوانه پرواز بوِِْد مرغ هوایی!
ازلذت و از مستی این دانه دنیا پنداشت دل تو که از این دام رهیدی (مولوی/دیوان شمس/درج ۳)
مرغ غافل می خورد دانه ز دام همچو اندر دام دنیا این عوام (مولوی/ مثنوی معنوی/ درج۳)
م.ا.محب علی
+ نوشته شده در دوشنبه چهارم تیر ۱۳۸۶ ساعت 12:30 توسط م.ا.محب علی
|
نفحات (عرفان 85) در اواخر سال 85 به دست جمعی از دانشجویان ادیان و عرفان دانشگاه تهران (ورودی 85) راه اندازی شد.این وبلاگ با انجمن علمی دانشکده الهیات و نیز کانون اندیشه صفیر دانشگاه تهران همبستگی ها و همکاری هایی داشت. در حال حاضر برخی از دوستان فارغ التحصیل و برخی در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شده اند. نفحات همچنان با همان رویکرد ادامه به کار می دهد. این وب شاید برای اهل پژوهش و شاید اهل دل و دوستان مفید باشد.