((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


((اِنَّ لِرَبکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))


تفکر رایج در غرب مهد تمدن را بین النهرین و تمدن های موجود میان دو رود می داند. اما آیا مردم در مکان های دیگر دنیا در انجماد بودند؟ 
بررسی های تاریخی، اجتماعی، دین شناسی نشان ازتمدن های با سابقه ای در جای جای جهان می کنند.

یکی از این تمدن های متفاوت سرزمینی است که ما امروز چین می خوانیم.

این سرزمین برای خود به دور از بین النهرین دین و تمدن و فرهنگ خاص خود را داشته که نه آریایی بوده و نه بین النهرینی و نه مصری!

هنگامی که تاریخ چین را می خوانیم بزرگی های این تمدن ما را به شگرف می آورد.

حال در رشته خود وقتی به سراغ این تمدن می رویم چه می یابیم؟

دو دین بزرگ در سرزمین چین  ( اگر مجاز به کاربرد چنین واژه ای در چین باشیم!) یکی مکتب کنفسیوس و دیگر مکتب دائوییسم هستند.

از آغاز مطالعه ادیان خاور دور همواره حکیمان دائویی برای من شگفت آور و راز آمیز بودند. لائوزی (=لائو تزو، لائوتزه، لائو تسه) و کتابش دائو ده جینگ (=تائو ته چینگ) برای من بیش از هر کتابی در خاور دور جذاب بود. در مقاله زیر به مقدمه ای در باب این حکیم و کتابش پرداخته ام.

با این حدیث از پیامبر اعظم (ص) به سراغ مقاله می رویم:

اطلبوا العلم و لو بالصین.

مقاله را از اینجا دانلود کنید. 

پست های دیگر ادیان چین در این وبلاگ را اینجا و اینجا بخوانید.

از آنجا که مقاله چاپ نشده است از نقل مطلب خودداری فرمایید.